»» اختلال پردازشهای حسی SPD-
اختلال پردازشهای حسی SPD-
تعریف : اختلال پردازشهای حسی یک اختلال پیچیده مغز است. افراد دچار این اختلال هر روزه بطور اشتباه اطلاعات حسی نظیر تماس ، صوت و حرکت را تفسیر می کنند. این اشتباهات در تفسیر اطلاعات، کودک را به مشکلات رفتاری ، اشکال در تطابق و دیگر موارد هدایت میکند.
مقدمه :
همچنانکه دانش بد عملکردی همگرایی حسی بالغ تر می شود و محققین بیشتر در مورد آن می آموزند بسیاری از مردم می تصور می کنند که اکنون نوبت شفاف سازی و تفسیر ترمینولوژی آن است . گرچه کار درمانگران از عنوان همگرایی حسی درک دیگری دارند معمولا" پزشکان و دیگر متخصصان سلامتی بدون آشنایی با تئوری ، ارزیابی و نحوه و تناوب مداخلات ممکن است به آن به گونه یک نمای نوروبیولوژیکی بنگرند. از آنجا که پزشکان مسئولیت کلی درمان را به عهده دارند و در نهایت برای تشخیص و دریافت یک عنوان درمانی بیماران به پزشکان که شایسته آن هستند ارجاع می شوند عنوان همگرایی حسی (Sensory Integrity – SI) خیلی شناخته شده نیست ولی قدمت و گنجینه دانش این عنوان در تئوریهای کار درمانگران بسیار زیاد است و بنابر این بهتر است از این عنوان برای صحبت استفاده شود تا جریان تاریخی و جاری اطلاعات منتشر شده حفظ گردد.
گروه بندی پیشنهاد شده در زمینه اختلالات پردازش حسی –SPD- شبیه یک چتر است که سه گروه عمده تشخیصی را شامل می شود که عبارتند از
1- اختلال تنظیم حسی sensory modulation disorder
2- اختلال حسی تبعیضی sensory discrimination disorder
3- اختلال حرکتی پایه حسی sensory based motor disorder
SPD - اختلال پردازش حسی
اختلال حرکتی با پایه حسی اختلال حسی تبعیضی اختلال تنظیم حسی
Dyspraxia postural disorders SS SUR SOR
SOR= sensory over responsivity
SUR= sensory under responsivity
SS= sensory seeking/craving
دکتر A.Jean Ayres محقق و پیش قدم در این زمینه عنوان اختلال همگرایی حسی را ابداع کرد. او این عنوان را در خلال دوره کاری خود برای توضیح نماهای رفتاری ، حرکتی ، هیجانی ، اجتماعی و عملکردی غیر طبیعی مرتبط با پردازش ضعیف محرکهای حسی بکار می برد.
ایشان این عنوان را به دو دلیل بکار می برد . اول اینکه آن مرتبط می شد با مدل تئوریک نظریه وی که وجود نقصی را در پایه نورولوژیک توانایی انتقال اطلاعات حسی بین سیستم های حسی در مغز بیان می کرد. دوم اینکه عنوان او اشاره به مدل مداخله ای پیشنهادی وی می کرد که عبارت بود از تحریک یک زمینه حسی برای تاثیر گذاری روی زمینه حسی دیگر برای مثال استفاده از فشار عمیق یا پروپریوسپتیو برای تاثیرگذاری روی بیش حسی لامسه. در خلال مداخله درمانی، کار درمانگر یک چارچوب همگرایی حسی را برای ارجاع بکار می برد و این به این معنی است که 2 یا بیشتر از حواس را بطور فعال و همزمان بکار برده می شود. اغلب ، عمل روی یک یا بیشتر از حواس صورت می گیرد ( یا به عبارت دیگر یک یا بیشتر، محرکهای حسی بکار برده می شود) تا کودک در یک حس دیگر در چالشهای حسی خود یک پاسخ تطابقی مناسب ارائه کند. یک پاسخ تطابقی زمانی اتفاق می افتد که کودک در فعالیتهایی که سختی آن افزایش می یابد موفق شود یک پاسخ مناسب ارائه دهد.
در خلال سالها در طی درمان عنوان همگرایی حسی بطور متداول به چهار صورت بکار می رفت
1- یک تئوری ( تئوری همگرایی حسی)
2- یک تشخیص ( بر پایه ارزیابی همگرایی حسی)
3- یک نمای عملی ( توانایی همگرایی حسی نرمال)
4- یک رویکرد درمانی ( مداخله همگرایی حسی)
قابل ذکر است که هیچکدام از این موارد استفاده مرتبط با مفهوم بیولوژی عصبی عنوان همگرایی حسی که به مراحل عصبی سلولی انتقال محرکها که فقط با مشاهده تکنیکهای ثبتی الکتروفیزیولوژیک انجام می پذیرد اشاره نمی کند. همگرایی حسی در این دلالت ضمنی بستگی به همگرایی انواع متعدد ایمپالسهای تحریکی ایجاد شده به داخل یک نورون یا یک شبکه نورونی دارد. مناطقی که ورودی های حسی همگرا از محرکهای متفاوت دارند در بسیاری از مناطق مغز وجود دارند.
ما عنوان اختلال پردازش حسی را Sensory Processing Disorder به دو دلیل انتخاب می کنیم . اول اینکه استفاده مشترک در ادبیات نوروبیولوژی این کلمه نشان دهنده دریافت ، تفسیر و پاسخ مناسب به دریافتهای محرکهای حسی است و دوم اینکه کلمه پردازش process اشاره به روش مشخصی می کند که در آن بطور عموم مراحل یا عملیات های خاصی روی چیزی انجام می شود تا به یک نتیجه مشخص هدایت شود. ما پیشنهاد می کنیم که کلمه پردازش ( process) در میان جمله اختلال پردازش حسی Sensory Processing disorder) این مفهوم را می رساند که در جریان پردازش اطلاعات حسی یعنی در دریافت ، تغییر و یا تفسیر آن اختلالی بوجود آمده است. در این اختلال رفتارهای غیر معمول در نتیجه اختلال پردازش تشخیص یک محرک حسی و در نتیجه آن ایجاد یک پاسخ حرکتی و یا رفتاری پدید می آید. در این زمان ما اعتقاد داریم که جمله اختلال پردازش حسی( Sensory Processing Disorder) عنوان مناسبتری برای ارتباط بین درمانگران و دیگر متخصصین است.
بطور خلاصه ما موارد زیر را پیشنهاد می دهیم
1- این تئوری اشاره به تئوری همگرایی حسی می کند که دکتر A. Jean Ayres آن را پایه گذاری کرده است.
2-عنوان تشخیصی اختلال پردازش حسی استSensory Processing Disorder –SPD است
3- ارزیابی اطلاعات علمی یا شامل عنوان همگرایی یا پردازش می شود چرا که ارزیابی اولیه در سنین 5/4 تا 8 سالگی برای اختلال پردازش حسی همگرایی حسی و تستهای کنشی(Praxis test) است و بنابر این استفاده از جمله اختلال همگرایی حسی در این زمینه منطقی است. درمانگرانی که مدرک تستهای کنشی همگرایی حسی را دریافت نموده اند به خود به عنوان دارنده مدرک ارزیابی همگرایی حسی اشاره می کنند. به هر حال افرادیکه ارزیابی های جامعی مشتمل بر تستهای کنشی و مشاهدات تکمیلی بالینی انجام می دهند از نظر دیگر متخصصین بسیار قابل تفسیر هستند تا بتوان علائم مرتبط با اختلالات پردازش حسی شامل اختلال در تغییر و مدل سازی ایمپالسهای حسی (Modulation) ، اختلال تبعیضی حسی( Sensory discrimination) و اختلال حرکتی با پایه حسی را به آنها گزارش نمود.
4- عنوان مداخله درمانی استفاده شده فقط بر اساس اصول ابتدایی دکتر Ayer و با گسترش بیشتر همراه با فهمی که بر عناصر اجرای عملی رفتارها و مشارکت در زمینه طبیعی و مراقبتهای خانواده محوری است انجام می شود. توصیه می شود که کاردرمانی با هدف همگرایی و رفع اختلالات پردازش حسی توسط کار درمانگر آموزش دیده در این زمینه در چارچوب اصول و قوانین آن انجام شود.
ما این تغییر را به عنوان راهی برای روشن نمودن دسته بندی تشخیصی کودکان با علائم حسی پیشنهاد می کنیم. ما بطور فعالی با کمیته های بازبینی دسته بندی های تشخیصی بیماریها برای گنجاندن این اختلالات در دسته بندی های جدید در ارتباط هستیم برای مثال با چاپ آینده diagnostic and statistical manual و Diagnostic classification of mental health and developmental disorders of infancy and early childhood ) شناخت رسمی تشخیص افتراقی تحقیقات چند زمینه ای را برای یافتن مکانیسمهای زمینه ای حالاتی که تاکنون کمتر درک شده اند بر می انگیزاند و بدست آوردن سرویسهای حمایتی برای کودکان و خانواده های آنها را تسهیل می کند .
ما امیدواریم که افراد جامعه مرتبط با همگرایی حسی شامل والدین ، کار درمانگران ، پزشکان و آموزش دهندگان این دسته بندی را در نظر داشته باشند. ما انتقال این ترمینولوژی را به عنوان مرحله ای که در ادامه آن یافته هایی را که ما بطور تجربی یافته ایم بهتر اختلال را تعریف نماید می بینیم . این زمینه باید ادامه یابد تا بیشتر مورد بحث قرار گیرد تا رشد یافته و ترمینولوژی جدیدی را همراه و بر پایه تحقیقات و تجربیات جدید بیابد.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( چهارشنبه 88/11/21 :: ساعت 5:30 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
راهنمایی هائی برای برخورد با رفتارهای اختلالی راهنمایی های زیررفتارهای اختلالی در کودکان اُتیستیک و روشهای مقابله با آنها ایندرمان اختلالات طیف اتیسمزندگی با اُتیسمدرمان ، تعلیم و تربیت کودکان اتیسماتیسم چیست ؟مکیدن انگشت زمان مناسب برای درمان زمان درمان اهمیت زیادی داردزندگی با اُتیسم نگاه کلّی بزرگ کردن یک کودک اُتیستیک همراه با:درمان ، تعلیم و تربیت نگاه کلّی : برای والدین دانستن این معلل بروز اُتیسم : تا کنون هیچ علت مشخصی برای اُتیسم کشف نشدهاوتیسم autism توسط انجمن روانشناسی آمریکا مشخص شده اند . در بیما[عناوین آرشیوشده]