»» روش تربیّتی بدون بکارگیری تنبیه فیزیکی
چگونه بچه ها را تنبیه نمایم؟
امروزه یکی از منسوخ ترین روشهای تربیت کردن اطفال کتک زدن یا Physical punishment است ولی اگر از ما سوال فوق بشود (آیا شما راه بهتری از کتک زدن می شناسید) پیشنهاد ما چه خواهد بود ؟ بله من راههای بهتر و عملی تر و موثرتری می شناسم :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:37 صبح )
»» نکاتی در مورد تربیت کودکان
نکاتی در مورد تربیت کودکان برگرفته از : انتشارات تیمورزاده برای کودک، "مادر" همه چیز است. او مرکز دنیاست. به همین دلیل به طور کلی فرستادن کودک قبل از 3سالگی به مهد کودک کار دلخواهی نیست. زیرا او از نظر عاطفی آمادگی پیدانکرده است ولی زمانی که مادر مجبور است فعالیت خارج از خانه داشته باشد، دیگر چارهای وجود ندارد. ولی به هر حال واقعیت این است که بایستی از فرستادن کودکان به مهد کودک قبل از 3سالگی خودداری نمود. کودک سه ساله برای رفتن به مهد کودک و جداشدن از مادر با تردیدهای زیادی رو به رو میشود. او حاضر نیست به سادگی امنیت خانه و مراقبت مادر را با محل دیگری عوض کند. اگر کودک در روزهای اول ورود به مهد کودک عکسالعملهای منفی از خود نشان دهد به این دلیل است که " دلهره جدایی از مادر" بر او حاکم میشود تا زمانی که نوزاد هنوز قادر نیست راه برود، مسأله انظباط مطرح نمیشود ولی به مجرد راه افتادن کودک، مشکل حرف شنوی و اطاعت آشکار میشود. روشهای مختلف انظباط عبارتند از: -1روش مهار کردن و انطباق دادن محیط اطراف با نیازهای کودک -2سرگرم کردن و منحرف نمودن توجه کودک از اشیاء خطرناک -3تشویق کردن، جایزه و پاداش دادن
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:37 صبح )
»» با رفتار خود چه به کودک می اموزیم
با رفتار خود چه به کودک می اموزیم
کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند.
وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند.
وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند.
وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند.
وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند.
وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند.
اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند.
اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند.
اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند.
اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند. ا
گر با توافق زندگی کنند دوست داشتن خود را می آموزند.
اگر با تایید زندگی کنند با هدف زندگی کردن را می آموزند.
اگر با صداقت زندگی کنند حقیقت را می آموزند.
اگر با انصاف زندگی کنند دفاع از حقوق را می آموزند.
اگر با اطمینان زندگی کنند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند.
اگر با دوستی و محبت زندگی کنند زندگی در دنیای امن را می آموزند.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:37 صبح )
»» انواع ترس و راهکارهای درمانی
انواع ترس و راهکارهای درمانی
واکنش فرد در برابر محرکهای تهدید آمیز ترس نامیده می شود . البته ترس همیشه جنبه ی نابهنجاری ندارد و حتی گاهی نیز مفید است ، زیرا یک هشدار در مقابل خطرات است ، لذا در طبقه بندی ترسها باید به ترسهای طبیعی نیز اشاره کرد و آگاهی از ترسهای طبیعی در کودک برای مربیان و درمانگران و مشاوران کودک جهت تشخیص ترسهایی که باید درمان شوند ، اهمیت دارد .
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:37 صبح )
»» کودکان را در جمع خوب معرفی کنید
کودکان را در جمع ، خوب معرفی کنید یک روانپزشک: کودکان را در جمع ، خوب معرفی کنید کتر” شکوه رستگارزاده” روان پزشک گفت: به خانوادهها توصیه میشود که فرزندان خود را با بکارگیری الفاظ و صفت نیکو یابسته بهموفقیتهای اجتماعی و حسنات اخلاقی ، آنها را در جمع معرفی کنند. وی افزود : بکارگیری این دسته از الفاظ مانند ” فرزند بزرگم “، ” امید یا عزیز زندگیم ” ، ” مهندس و یا کدبانوی خانه” و یا دیگر الفاظ صفتی و تعریف از موفقیتهای درسی و ورزشی آنها باعث افزایش اعتماد به نفس و احترام جمع به کودک میشود. خانوادهها باید شیوه درست پاسخگویی، تشکر و یا چگونه دست دادن و یا سلام کردن به قشرهای مختلف سنی کهدر عین سادگی، عمیقترین نوع ارتباط دوستانه و برخورد اجتماعی است را بهکودکان خود آموزش دهند. “کلام درمانی ” نیز به نوعی دیگر میتواند در اعتماد به نفس کودک و نقش موثرش در خانه و خانواده تاثیر گذار باشد ، به طوریکه پدر و مادر باید در امور تعمیری و نظافت خانه از آنها به عنوان دوست و همراه کمک و تشکر کنند. این روان شناس باتاکید بر اینکه هیچگاه در جمع کودکان خود را با دیگران مقایسه نکنید، افزود : برای تحسین و تنبیه هیچگاه از الفاظ و برخوردهای تکراری نباید استفاده کرد و الفاظ تعریف و تنبیه باید اختصاصی تر باشد تا کودک درست و یا اشتباه بودن کارش را بهتر درک کند. بر گرفته از سایت مهد کودک نسیم دریا
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» کودکان و درد سر خواب شبانه
کودکان و دردسر خواب شبانه
بعضی از بچه ها اصلا دوست ندارند بخوابند .به همبن دلیل شبها تا جایی که
می توانند از رفتن به رختخواب طفره میروند و تا تلویزیون و چراغها خاموش
نشوند و تا همه ی اعضای خانواده را خواب نکنند به رختخواب نمی روند .کافی
است به آنها بگویید وقت خواب است تا با موج انکار مواجه شوید :
«من نمیخوام حالا بخوابم » «خوابم نمیاد » «چرا نمی تونم بیدار بمونم ؟»
و جر و بحث هایی از این قبیل .اما اگر بویژه کودک در سنین مدرسه باشد ،شما
نگرانید که صبح زود باید بیدار شود و برای مدرسه رفتن سرحال باشد .به این
دلیل است که گاه خواباندن کودک و باقی ماندن او در رختخواب به درد سر
تبدیل میشود .
کودکان واقعاً به چه مقدار خواب نیاز دارند ؟
به طور کلی کودکان در سنین دبستان به حد اقل 9 ساعت خواب ودرسالهای
پیش از دبستان به 10 ساعت یا بیشتر نیاز دارند .کودک اگر یک شب خواب
کافی نداشته باشد خسته و رنجور می شود حال اگر چندین شب متوالی این
روند ادامه یابد شخصیت کودک به کلی دچار تغییر شده و روند یاد گیری او کند
میشود .
چاره ی کار چیست ؟
برای اینکه بتوانید کودک خود را سر وقت بخوابانید ،باید از سنین بسیار پایین
دست به کار شوید . بد نیست هر شب ساعتی را برای این
کار صرف کنید و در کنار او بمانید تا بخوابد .روشهای زیر را نیز میتوانید امتحان
کنید تا شاید از جدال شبانه با کودک خود رهایی یابید :
1- هر شب برنامه ی زمانی یکسانی برای خوابیدن داشته
باشید . اگر می خواهید در آخر هفته به کودکان اجازه دهید بیشتر بیدار بمانند
،این مقدار نباید از یک ساعت بیشتر باشد .در غیر این صورت الگوی زمان
خواب و بیداری او دچار اختلال خواهد شد .
2- سعی کنید فعالیت های فیزیکی او را کمی قبل از رفتن به رختخواب
محدود کنید .اجازه ندهید فیلم ترسناک ببیند ، بازی
کامپیوتری را تعطیل کنید . این فعالیتها تحریک کننده اند و
میل او را به خوابیدن کاهش میدهند
3-مواظب باشید مواد غذایی و نو شیدنی های کافئین دار مانند قهوه و
چای که باعث بی خوابی میشوند ، مصرف نکند .
4-داشتن برنامه منظم شبا نه برای خوردن شام ، پوشیدن لباس خواب ، دعا
کردن و مطالعه ،فضای آرام بخش و قابل پیش بینی برای کودک ایجاد می
کند سعی کنید هر یک از این کارها را هر شب در زمان معین انجام دهد .
5- زمان خواب بهترین وقت برای مطالعه ی انواع کتاب هاست .
پس از آن روی کودک را بپوشانید این کار به او احساس امنیت
می دهد . او را ببوسید ، چراغ را خاموش کرده و اتاق را
ترک نمایید .
6- اگر کودک از رختخواب بیرون آمد او را به اتاق بر گردانید و در رختخواب
بخوابانید . الان دیگر وقت خواندن یک داستان دیگر نیست اگر ناراحت است و
نمی تواند آرام بگیرد پشت او را به آرامی ماساژ دهید و با او به نرمی و با
محبت حرف بزنید . یک موسیقی آرام نیز می تواند مفید
باشد .
7-اگر کودک واقعاًواکنش نشان می دهد و دچار هیجان است ،پیش او دراز
نکشید .خوابیدن در کنار او این رفتار را تشدید می کند .برای آرام کردن چنین
کودکی کنار او دراز بکشید ولی با او صحبت نکنید .
8-اگر کودک نگران تکالیف انجام نشده نباشد ،دلشوره بازی نداشته باشد و یا
از فیلم یا تعریف های ترسناک نترسیده باشد ،و اگر یاد بگیرد قبل از رفتن به
رختخواب دعا بخواند ،مطمئناً خواب لذت بخش و راحتی خواهد داشت .
منبع :parents.com
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» مادرانه
نکات ریز مادرانه تربیت مهمترین مسئولیت پدر و مادر نسبت به فرزند است. آینده ی کودک در گرو رفتار صحیح والدین و نشان دادن عکس العملهای مناسب در موقعیتهای خاص است. در عین حساس بودن تربیت صحیح، با عمل به چند نکته می توان با موفقیت بدان رسید. ما به عنوان والدین موفق باید فرزندانمان را به گونه ای ترغیب کنیم که از درون ، احساس خوبی نسبت به خود داشته باشند و اعتماد به نفسشان تقویت شود و احساس کنند مورد علاقه ی ما هستند. اگر فرزندان توسط ما در چنین شرایطی قرار گیرند دیگر برآورده نشدن نیاز به قدرت یا محبت، آنها را به سمت انحراف نمی کشد. چند روش زیر به کودکان ما کمک می کند که حس بهتری نسبت به خود پیدا کنند و احساس امنیت کنند. از لحظاتی که باهم هستید استفاده کنید. اعتماد به نفس کودک شما تحت تأثیر کیفیت اوقاتی است که شما با او صرف می کنید، نه مقدار و زیادی این زمان! در زندگی های بسیار شلوغ این زمانه اکثر ما در فکر کارهای بعدی یا عقب افتاده و مشغله های روزمره هستیم و در حالیکه فرزندمان با ما صحبت می کند صد درصد حواسمان متوجه او نیست. اکثراً وانمود می کنیم که گوش می دهیم! خیلی اوقات هم تلاش فرزندان را که سعی می کنند با ما ارتباط برقرار کنند نادیده می گیریم. اگر اوقات مفیدی را هر روزه به کودک اختصاص ندهیم (اوقاتی که فقط متوجه او باشیم) کم کم ناهنجاریهای رفتاری در او بروز خواهد کرد. از نظر کودک ، اگر به او عکس العمل (حتی) منفی نشان دهیم بهتر از آن است که به او بی توجهی کنیم. مهم است که به درستی احساسات کودک را درک کنیم و این گونه مسئله را نبینیم که آیا احساسات او درست هستند یا غلط . وقتی کودک می گوید: "مامان، تو هیچ وقت به من توجه نداری" (در حالی که شما تازه با او بازی کرده اید) او فقط احساسش را بیان کرده. در این موقع بهتر است به احساسش ارزش دهید و بگویید: " بله، احساس می کنم خیلی وقت است که با هم بازی نکرده ایم". عمل بهتر از حرف است. آمار نشان می دهد که ما هر روز صدها درخواست از فرزندانمان می کنیم. عجیب نیست که آنها گوششان از حرفهای ما پر است! به جای آن که مرتب اظهار گله مندی کنیم، از خود بپرسیم "الان چه رفتار مؤثری می توانم داشته باشم؟". به کودک کمک کنید که احساس توانمندی کند. اگر این راه را شما نشانشان ندهید خودشان راه های نامناسبی برای کسب احساس قدرت پیدا می کنند. راه های مناسب عبارتند از: از آنها مشورت بخواهید، به آنها اجازه ی انتخاب بدهید، بگذارید در محاسبه ی حساب و کتابهای مخارج کمکتان کنند، بعضی وقتها پخت و پز یا خرید را به عهده ی آنها بگذارید. یک کودک دو ساله می تواند در شستن ظروف ملامین یا سبزیجات کمک کند یا کفشها را جابجا کند. ما اغلب خودمان همه ی کارها را انجام می دهیم چون برایمان بی دردسرتر است. ولی نتیجه اش آن است که آنها احساس بی اهمیتی می کنند. بگذارید تا نتایج طبیعی کارها را تجربه کند. از خود بپرسید " اگر من در این مورد دخالت نمی کردم چه می شد؟" وقتی ما در هر مسئله ای حتی مواردی که نیازی به ما نیست دخالت می کنیم، کودک را از تجربه کسب کردن و دیدن نتایج طبیعی اعمالش محروم می کنیم. وقتی می گذاریم نتایج کارها به تجربه ی کودک بیفزاید، دیگر با نق زدن و نصیحت زیاد، روابطمان را با او خراب نمی کنیم. مثلاً اگر فرزندتان ناهارش را فراموش می کند، شما آن را یادآوری نمی کنید تا خودش راه درست را پیدا کند و اهمیت به خاطر سپردن را درک کند. بگذارید با قانون خانه آشنا شود. بسیاری از مواقع ، رسیدن به نتایج امور آنقدر طولانی است که نمی توان آنها را به سادگی تجربه کرد. در این گونه موارد دریافت "عواقب منطقی" راهکاری مناسب است. در چنین حالتی نتیجه ای که کودک از کار خود می بیند باید با نوع عملکرد او مرتبط باشد. مثلاً اگر او فراموش کرد کتاب داستانش را از منزل دوستانش بیاورد و شما یک هفته به او کم محلی می کنید، این موضوع فقط باعث رنجش خاطرش و به جای ماندن یک خاطره ی تلخ برای او می شود. اما اگر کتابش را برگردانید و به او بدهید و فقط به اندازه ی قیمت کتاب از پول هفتگی اش کم کنید ، با قانونمندی خانه آشنا می شود بدون آنکه کدورتی پیش آید. از برخورد اجتناب کنید. ممکن است فرزندتان شما را در یک موقعیت خاص مثلاً با اظهار خشم یا حرفهای غیر دوستانه بیازماید. در این حالت بهتر است اتاق را ترک کنید یا به او بگویید اگر تکرار کند شما به اتاق دیگری می روید. البته با حالت عصبانیت و خشم خارج از کنترل محل را ترک نکنید. رفتارها را از کُننده ی آن جدا کنید. هرگز به کودک نگویید که "تو بدی". زیرا اعتماد به نفسش را خراب می کند. به او بفهمانید که شما از خود او بدتان نمی آید بلکه خیلی هم دوستش دارید، فقط از آن رفتار ناخرسند هستید. او بد نیست بلکه آن رفتار بد است! برای آنکه کودک اعتماد به نفس داشته باشد باید بداند که بدون هیچ قید و شرطی دوستش دارید. بدون توجه به این که چه می کند، به هر حال دوستش دارید. او را مدام به دریغ کردن عشقتان و اظهار اینکه "دوستت ندارم" تهییج نکنید. هرگاه نسبت به عملکرد خود تردید داشتید از خود بپرسید "آیا قانونمندی و قیود من به اعتماد به نفس کودکم کمک می کند؟". همزمان مهربان و محکم باشید. مثلاً به او بگویید: "تا یک ربع دیگر تو را سوار اتومبیل می کنم و به مدرسه می برم. لباست را می توانی تا آن موقع بپوشی". شما در عین حال که سر وقت به حرفتان عمل می کنید از این که احتمالاً لباسش را نپوشیده عصبانی نشوید. چون این کار را در اتومبیل هم می تواند انجام دهد. همیشه ببینیم که درخواستمان از کودک از روی عشق است یا خشم؟ عاقبت اندیشی مهم است. اکثر ما می خواهیم خیلی فوری همه ی امور را تحت کنترل درآوریم و دنبال راههایی برای رسیدن به این هدف هستیم. درنتیجه فرزندان احساس می کنند تحت فشار و زور هستند. اما هر قدر نکات بیشتری را از آنها انتظار داریم خودمان هم باید در رفتارمان ملاحظه ی بیشتری داشته باشیم. مثلاً اگر عصبانی شویم و کودک را تنبیه بدنی کنیم او از رفتارمان خواهد آموخت (حتی اگر خلاف آن را به او نصیحت کنیم) که برای به دست آوردن آنچه می خواهد باید متوسل به زور شود. صریح و شفاف صحبت کنید. اگر نظرتان این است که در فروشگاه نباید برایش آبنبات خریده شود این مسئله را با اخم یا بگومگو یا عصبانیت اظهار نکنید. به سادگی آن را با خوشرویی بگویید و به آن نیز عمل کنید. اگر دو پهلو صحبت نکنید و نظرتان را ساده و شفاف بگویید، کودکتان می آموزد که به شما احترام بیشتری بگذارد. تربیت صحیح امر پیچیده ای نیست ولی عمل به آن همت و دقت می خواهد و همسران برای رسیدن به آن باید توافق و عزم مشترک داشته باشند.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» خود ارضایی کودکان
تعریف خودارضائی یک رفتار خود تحریکی است که به منظور کسب لذت صورت میپذیرد. کودکان ممکن است خود را با دست یا شئی دیگری مالش دهند. آنها هنگام انجام این عمل معمولاً مشغول، برافروخته و مبهوت به نظر میرسند. ممکن است یک کودک این عمل را چندین بار در روز یا فقط یک بار در هفته انجام دهد. خودارضایی به طور شایع زمانی رخ میدهد که کودک خوابآلود، خسته و تحت فشار است یا مشغول دیدن تلویزیون میباشد. علل: بروز خودارضایی به صورت گهگاه رفتاری طبیعی در بسیاری از نوپایان و کودکان پیشدبستانی است. قریب به یک سوم کودکان در این محدوده سنی وقتی مشغول کاوش درباره اندام خویش هستند پدیده خودارضایی را کشف میکنند و اغلب این عمل را ادامه میدهند چون احساس خوبی نسبت به آن پیدا میکنند. برخی از کودکان به کرات خود را ارضا میکنند چرا که از چیزی ناراحت هستند، مثل وقتی که پستانک از آنها گرفته شده است. برخی دیگر در واکنش به تنبیه یا فشار برای متوقف کردن کامل خودارضایی، آن را ادامه میدهند. خودارضایی هیچ دلیل پزشکی مشخصی ندارد. تحریک نواحی تناسلی (مثلاً در اثر عفونت) منجر به درد یا خارش میشود، نه خودارضایی. سیرقابل انتظار: وقتی کودک شما به پدیده خودارضایی پی میبرد، به ندرت آن را به صورت کامل کنار میگذارد و ممکن است هر زمان ناراحتی یا منازعهای در منزل رخ دهد به آن روی آورد. تا سن 5 یا 6 سالگی،اکثر کودکان برخی ملاحظات را درنظر میگیرند و ممکن است فقط در خلوت خود به آن اقدام نمایند. در زمان بلوغ در پاسخ به جهش ناگهانی هورمونها و سائقهای جنسی خودارضایی به شکل پدیدهای عمومی در میآید. سوءتعبیرهای رایج: خودارضائی به هیچ نوع آسیب یا صدمه جسمی منجر نمیگردد. این پدیده غیرطبیعی یا شدید محسوب نمیشود مگر آنکه به شکل ارادی و پس از 5 یا 6 سالگی در ملاء عام انجام شود. به خاطر داشته باشید خودارضایی بدین معنی نیست که کودک شما انحراف جنسی دارد، بیمبالات است یا میل جنسی در او بیش از حد افزایش یافته است. فقط در مواردی که بزرگسالان در پاسخ به خودارضایی یک کودک واکنش شدید نشان دهند و آن را پدیدهای کثیف یا پلید معرفی نمایند، ممکن است کودک از نظر هیجانی لطمه ببیند و مثلاً دچار احساس گناه شود. نکاتی را درباره خودارضایی کودکان مرور کنیم: 1- اهداف و نگرش واقعی داشته باشید، خاتمه بخشیدن به خودارضایی غیرممکن است. این واقعیت را بپذیرید که کودک شما این عمل را فرا گرفته است. 2- خودارضایی را در هنگام چرت زدن و خوابیدن نادیده بگیرید. در چنین زمانهایی کودک خود را تنها بگذارید. کودک را از دمر خوابیدن منع نکنید و اگر دستانش میان پاهایش است او او پرس و جو نکنید. 3- در سایر وضعیتها توجه کودک خود را به امر دیگری منعطف سازید یا در مورد او انضباط مقرر را انجام دهید. ابتدا سعی کنید حواس او را به یک وسیله بازی یا فعالیت دیگر معطوف نمایید. 4- این روش را با پرستار یا مربی مهد کودکتان در میان بگذارید. از مراقب یا مربی کودکتان بخواهید مانند شما ابتدا سعی کنند حواس کودک را پرت نمایند. اگر این مسئله کارساز نبود، آنها باید با گفتن توصیههایی مانند تو باید الان به ما ملحق شوی،توجه او را به خودشان جلب نمایند. خودارضایی در مهد فقط در زمان خواب قابل چشمپوشی میباشد. 5- تماس فیزیکی خود را با کودکان افزایش دهید. برخی کودکان وقتی در طول روز بیشتر در آغوش گرفته میشوند و مورد نوازش قرار میگیرند کمتر دست به خودارضایی میزنند. سعی کنید مطمئن شوید کودکتان حداقل یک ساعت از زمان اختصاصی برای بودن با شما و دریافت عواطف به شکل تماس جسمی برخوردار میباشد. 6- اشتباهات شایع. شایعترین اشتباهی که والدین انجام میدهند سعی در خاتمه بخشیدن کامل به خودارضایی است. این امر منجر به جنگ قدرتی میگردد که در نهایت والدین بازنده آن خواهند بود. کودکان نباید به خاطر خودارضایی کتک بخورند، سخنرانی بشنوند یا مورد عتاب قرار بگیرند. خودارضایی را با صفاتی مانند بد، کثیف، شیطانی یا گناهآلود ملقب نفرمایید. دستان کودک را نبندید، هیچ نوع بند و بستی به کار نبرید. تمام این روشها تنها به مقاومت کودک و احتمالاً به مهار جنسی او در آینده منجر خواهد گشت. تهیه شده توسط: " انجمن روانپزشکی کودک ونوجوان ایران " برگرفته از سایت مهد کودک های الکترونیکی
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» چرا کودکان لجباز می شوند ؟
وقتی کودکان درخواستی دارند و یا والدین آنها را مجبور به انجام عملی برخلاف میلشان میکنند لجباز میشوند.گاهی توجه زیاد والدین به رفتارهای نامناسب کودکان سبب میشود که رفتارهای نادرست آنان تقویت شود،بهطوری که کودکان به: دلیل آوردن، جر و بحث کردن، نق زدن، مجادله کردن و درخواستهای مکرر متوسل میشوند. گاهی نیز علت لجبازی کودکان آن است که والدین در برابر لجبازیهای آنان رفتار ثابتی ندارند مثلاً یک روز هیچ عکسالعملی در برابر لجبازی نشان نمیدهند و روز دیگر از آنان میخواهند مطابق با خواسته والدینشان رفتار کنند. اگر همیشه با کودکان رفتار ثابتی داشته باشیم کمتر لجبازی میکنند. نحوه دستور دادن والدین نیز بسیار مو?ثر است. اگر والدین زیاد دستور بدهند کودکان زیاد دستور میدهند و از انجام دستورات خودداری میکنند. گاه، کودکان دستور را اجرا نمیکنند چون کسی به آنان یاد نداده است چگونه آن کار را انجام دهند مثلاً کودک طرز استفاده از قاشق و چنگال را نیاموخته است اما والدین توقع دارند آداب صحیح غذا خوردن را رعایت کند. ? در مورد دستوراتی که به کودک میدهید فکر کنید بر گرفته از سایت مهد کودک نگین بیشتر
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» آموزش جنسی آری یا نه ؟
(این مطلب شاید ارتباطی به کار با کودکان نداشته باشه ولی مسلماْ برای ما خالی از فایده نیست ) از دیر باز مسئولان در کشور های اروپایی و آمریکایی براین عقیده بودند که آموزش مسائل جنسی در سنین پایین می تواند افراد جامعه را در سنین بالاتر از بحران خارج کند .از این رو تصمیم گرفتند که از دوران ابتدایی و راهنمایی نوجوانان را با این گونه مسائل آشنا کنند در کشورهایی از جمله سوئد ،نروژ ، دانمارک و انگلیس کتاب های آموزشی جنسی جزءموارد امتحانی نوجوانان 12،13 ساله شد به این امید که آنها از بحران های جنسی فاصله بگیرند اما مسئولین پس از سالها متوجه شدند که اشتباهاتی بزرگ را مرتکب شدند . پس از گذشت دو دهه و در دهه ی سوم مشخص شد نسل امروزی همان نوجوانان دیروزی هیچ علاقه ای به ازدواج ندارند و آمار طلاق به طرز چشمگیری افزایش داشته و آمار ازدواج رسمی به طرز وحشتناکی کاهش یافته و از طرفی ازدواج دیگر معنایی ندارد .امروزه بسیاری از زنان و مردان غربی در کنار یکدیگر زندگی می کنند و حتی چند فرزند هم دارند اما به طور قانونی ازدواج نکرده اند به جز این موارد به تازگی اخباری اروپا را تکان داده است . چندی پیش بود که روزنامه ی « دیلی میل » چاپ انگلیس خبراز بارداری دختران زیر 14 سال در مدارس انگلیس داد!!!!!!!!! یک دختر باردار چهارده ساله می گوید: امروزه باردار شدن در میان دختران مدرسه های انگلیس بچه دار شدن به یک مد تبدیل شده است .او می گوید زمانی که همکلاسی های من متوجه شدند من باردار شده ام آرزو می کنند کاش بچه دار میشدند از این رو سه نفر از آنها تصمیم گرفتند بچه دار شوند و شدند . « کومن نیل » پدر 43 ساله ی کیزی نیل دختر 14 ساله اش که تا ماه می پدر بزرگ می شود اما نمی داند پدر نوه اش کیست می گوید : به نظر شما این وحشتناک نیست که دختری به سن و سال دختر من باردار باشد تنها دخترم و من ومادرش مقصر نیستیم بلکه مسئولان آموزشی مقصرند این یک مشکل اجتماعی است دکتر راجرز می گوید : زمانی که داستان باردار شدن دختری 14 ساله از پسری 13 ساله که همکلاسی اوست را متوجه می شویم دیگر نباید نام داستان روی آن گذاشت. باید بگوییم یک تراژدی غمناک در حال وقوع است ........................... (برگرفته از www.ksabz.net ) نظر شما چیه ؟ آیا آموزش مسائل جنسی به فراخور جامعه ی ما به صلاح است یا نه ؟ اگر این آموزش در جامعه ی ما باب بشه ما هم به بیراهه میرویم یا راهگشای فرزندانمان خواهیم بود ؟ من از آموزش مسائل جنسی تجربه هایی دارم که فکر می کنم خوندن و شنیدنش خالی از فایده نباشه شما هم فکر کنید و نظرتون رو بگید من هم در فرصت بعدی بیشتر از تجربه هام میگم فعلاً خداحافظ شما باشه
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
راهنمایی هائی برای برخورد با رفتارهای اختلالی راهنمایی های زیررفتارهای اختلالی در کودکان اُتیستیک و روشهای مقابله با آنها ایندرمان اختلالات طیف اتیسمزندگی با اُتیسمدرمان ، تعلیم و تربیت کودکان اتیسماتیسم چیست ؟مکیدن انگشت زمان مناسب برای درمان زمان درمان اهمیت زیادی داردزندگی با اُتیسم نگاه کلّی بزرگ کردن یک کودک اُتیستیک همراه با:درمان ، تعلیم و تربیت نگاه کلّی : برای والدین دانستن این معلل بروز اُتیسم : تا کنون هیچ علت مشخصی برای اُتیسم کشف نشدهاوتیسم autism توسط انجمن روانشناسی آمریکا مشخص شده اند . در بیما[عناوین آرشیوشده]