»» دروغ گویی کودکان
به نام خالق بی همتا دروغگویی کودکان فهم تفاوت میان واقعیت و دروغ مشکل است و شکل گیری این فهم به زمان نیاز دارد .دکتر ژان پیاژه درباره ی سن دروغ گویی چنین بیان کرده است : کودکان تا حدود چهار سالگی بر اساس رضایت و خشنودی والدین شان رفتار می کنند . یعنی هر چیز که مامان یا بابارا ناراحت میکند بد است و هر چیز که آنها را خوشحال کند خوب است دروغگویی از پنج یا شش سالگی به بعد شروع می شود و کودک از این سن می تواند مرز میان واقعیت و دروغ را تشخیص دهد و یاد میگیرد که دروغ ،دروغ است .در حدود 7 سالگی کودک نسبت به دروغ احساس بدی پیدا می کند و به مفاهیم کار بد ،مجازات ،و تنبیه میرسد .او می ترسد که اگر دروغ بگوید و پدر و مادرش او را تنبیه نکنند خدا مجازاتش خواهد کرد .کودک در حدود 11و 12 سالگی به ارزیابی واقعیت می پردازد . در این سن او درک می کند که برای داشتن رابطه خوب با دیگران باید به آنها اعتماد کرد و لازمه ی اعتماد شنیدن راستی هاست .چرا که دروغ راه اعتماد را می بندد .البته در تمام این سنین نقش والدین و اطرافیان در شکل گیری شخصیت کودک مهم است و اگر والدین متوجه و آگاه نباشند و جزئی از شخصیت او می شود . علل دروغگویی ترس از آبرو ،تنبیه و از دست دادن حیثیت ،به دست آوردن امتیاز نا روا از دیگران ،بزرگ ،قوی و دانا جلوه دادن خود از مهمترین علل دروغگویی اند . بیشتر والدین به طرز نادرستی درباره ی اعمال کودک خود توضیح می خواهند و کودکان برای فرار از تنبیه به دروغ گفتن متوسل می شوند . همانند سازی کودک با والدین نیز مسئله ی قابل تاملی است ،وقتی پدر و مادر دروغ می گویند ،الگوی نا مناسبی در اختیار فرزند خود قرار می دهند . بی اعتنایی ،تمسخر ،تحقیر و سرزنش از جانب دیگران نیز کودک را وادار به دفع این نقص و دروغ گفتن میکند تا این احساس را برطرف کند و به قولی خودی نشان دهد . داشتن توقع بیش از حد و سپردن مسئو لیت های سنگین که از توانایی کودک خارج است نیز کودک را وادار به دروغ گویی می کند . مثال یه روز از پسرم خواستم که اتاقش رو کاملا مرتب کنه بعد بیاد بیرون و مشغول بازی بشه (هر چند می دونستم برای اون کار سختی است ) بعد از نیم ساعت از اتاق اومد بیرون و گفت مامان !تنهایی تو اتاق حوصله ام سر میره میشه مامانی(مادرم ) بیاد پیشم بشینه تا من کارم رو بکنم .مادرم از خدا خواسته قبول کرد و رفت .بعد از یک ربع پسرم اومد و گفت :اتاق مرتب تحویل شما من میرم بازی کنم .گفتم چه طوری با این سرعت جمع کردی ؟گفت : خوب ما اینیم دیگه !!!!!!!!!!!!! حتما میتونید حدث بزنید چی شده ؟مامانی با محبت بی دریغشون اتاق رو جمع کردن . ومن به جای اینکه به پسرم بگم بیا با هم بریم تو جمع کردن اتاقت بهت کمک کنم و در حین کار به خودش بسپرم که بیشتر کارها رو انجام بده ناخواسته باعث شدم یه دروغ نه چندان کوچیک رو از پسرم بشنوم . درمان دروغگویی به جای جریمه کردن کودک ،رفتار درست و صداقت اونو تشویق کنید .بیان نکردن احساسات ،ترس از مجازات در صورت راستگویی ،دروغگویی ایجاد می کند .بنا بر این به کودک اجازه دهید احساسات خود را صادقانه و بدون ترس بیان کند مثلاًاگر کودکان یک لیوان را شکست ،مکالمه تان باید این گونه باشد (سبحان جان !میدونم تو لیوان رو شکستی اون مهم نیست خوشحالم که دست و پات رو نبریده از این به بعد بیشتر دقت کن . چون اگر با عصبانیت بگویید :سبحان !تو لیوانو شکستی ؟بلا فاصله خواهد گفت :نه پس او را به دروغ گفتن وادار نکنید .با ید به کودک فهماند که مورد علاقه است تا برای جلب توجه دروغ نگوید . نکته ی مهم دیگر اینکه به کودک خود قول ندهید و اگر قول می دهید حتماً به آن عمل کنید و دروغ گویی را به او یاد ندهید . بچه ها آیینه ی تمام نمای رفتار ما هستند بگذاریم این آیینه شفاف بماند .
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» عشق به فرزند
7 راه عشق ورزیدن به فرزند فرزندان ما مهم ترین میراث دنیا هستند . همچنان که عشق ما مهم ترین میراث برای فرزندانمان است . با نشان دادن عشقمان به فرزندانمان , آنها را در ساختن آیندهای محکم و قوی کمک کرده ایم . 1-زمانی را به فرزندانمان اختصاص دهیم . زمان , عاشقانه ترین هدیه ایست که میتوانیم به فرزندانمان بدهیم . زمان میتواند آغازی برای تبادل دو سویه ی نظرها،احساسات ، رفتار و کلماتی باشد که به فرزندانمان در یادگیری برقراری ارتباط با دیگران کمک می کند . 2- الگوی اولیه ی فرزندانمان باشیم . فرزندانمان نیاز به نمونه و الگو دارند . ارزش های علمی وتجربی را توسط نقشها به فرزندانمان بیاموزیم . اشتباه های خود را قبو ل و عذر خواهی کنیم . 3 - به صحبت های فرزندانمان گوش کنیم . پیام ها وکلمات فرزندانمان اصلی ترین هدیه ی آنهاست . ما از طریق نشان دادن علاقه و گوش دادن به صحبت های فرزندانمان ,خود باوری را در آنها می سازیم . 4- به فرزندانمان دوست داشتن با قاعده را بیاموزیم . فرزندانمان نیاز به مرز های امن دارند . بدون اینکه احساس کنند که محدود شده اند . آنها نیاز دارند که ارزش به حساب آمدن و شمرده شدن را در تصمیمات خود حس کنند . 5 - به فرزندانمان شهامت بدهیم . کلمات شهامت آمیز ذخیره قدرتمند اعتماد به نفس هستند . .به طورشفاهی استعدادهای خاص و معلومات فرزندانمان را بشناسیم و بیان کنیم . 6- تجربیات خود را با فرزندانمان در میان بگذاریم . ما هر کدام داستان های ارزشمندی در مورد زندگی برای گفتن داریم . این داستان ها می گویند که ما چگونه با عکس العمل های خود در برابر وقایع ,این زندگی کنونی را که داریم , ساخته ایم . تقسیم تجربیات ما با فرزندانمان ,بهترین راه برای راهنمایی آنهاست . 7- فرزندانمان را بدون شرط دوست داشته باشیم و حمایت کنیم . عشق هدیه ای بدون شرط از طرف قلب است . عشق پاداشی برای رفتار درست نیست . بگذارید فرزندانمان بدانند که ما آنها را در هر شرایطی دوست داریم و حمایت می کنیم .
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» راههای ارتباط بهتر با کودکان
راههای ارتباط بهتر با کودکان 1- همواره به نیازهای زمینهای کودک توجه کنید. (موقعی که درصف منتظر هستید، به کودک وسیلهای بدهیید تا بازی کند یا سرگرم شود). 2- به کودک اطلاعات بدهید و دلایل خود را توضیح دهید. (اگر روی دیوار را خط خطی یا نقاشی میکند برای وی توضیح دهید که چرا فقط از کاغذ برای نقاضی و رنگ کردن استفاده میکنیم). 3- احساس زیربنایی و زمینهای را در کودکتان جستجو کنید. (اگر کودک شما نسبت به خواهر کوچکترش خشم نشان میدهد و او را کتک میزند وی را تشویق کنید خشم و حسادت خود را به روش بیضررتری نشان دهد). 4- محیط را تغییر دهید اغلب اوقات ایجاد تغییر در محیط آسانتر از تغییر دادن کودک است. (اگر کودک شما مرتباً وسایلی را از کمد بیرون میآورد، درب کمد را قفل کنید. اگر وسایل تزئینی جلوی تلویزیون را جابجا میکند، جای آن وسایل را عوض کنید). 5- راههای جایگزین بهتر و قابل قبولتری پیدا کنید. به رفتار کودکتان تغییر جهت دهید. مستقیماً به او نگویید این کار را انجام بده، بلکه به او بگویید در عوض کجا میتواند این کار را انجام دهد. (اگر نمیخواهید کودک شما در اتاق پذیرایی توپ بازی کند مستقیماً به او نه نگویید، بلکه بگوئید این کار را میتواند در حیاط انجام دهد). 6- به او عملاً نشان دهید که میخواهید چگونه رفتار کند. (اگر بچه شما دم گربه را میکشد، به او نشان دهید چگونه باید یک گربه را نوازش کرد. عملاً این کار را انجام دهید و فقط به گفتن اکتفا نکنید). 7- به جای دستور دادن به وی قدرت انتخاب بدهید. تصمیمگیری به کودک امکان اختیار میدهد ولی فرمان دادن باعث جنگ قدرت میان او و شما میشود. (دلت میخواهد دندانهایت را قبل از پوشیدن لباس خواب مسواک بزنی یا بعد از آن؟ به جای اینکه به او بگویید: برو دندانهایت را مسواک کن). 8- گاهی نیز تخفیفهای کوچکی به کودکتان بدهید. (چون خسته هستی میتوانی امشب مسواک نزنی). 9- زمانی را برای آماده شدن اختصاص دهید. (اگر قرار است شب به میهمانی بروید، از قبل و به طور مشخص به او بیاموزید که از وی انتظار دارید چگونه رفتار کند. اجرای نقش به صورت بازی میتواند کودک را برای موقعیتهای دشوار آماده کند). 10- احساس خود را بیان کنید. اجازه بدهید بچهها بدانند رفتارشان چه تاثیری بر شما گذاشته است. (از جمع کردن خرده نان که بر کف اتاق ریخته شده خسته شدم). 11- حتیآلمقدور اجازه دهید پیامدهای طبیعی رفتار کودک رخ بدهد. بیش از حد وی را نجات ندهید. (اگر کودک شما حوله خیسش را پس از استحمام برای خشک شدن آویزان نکرده است، خودش روز بعد با حوله خیس مواجه خواهد شد. اگر لباسهایش را پس از برگشتن از مدرسه سرجای خود نگذاشته است طبیعتاً فردا برای یافتن آنها دچار مشکل خواهد شد و با تاخیر به مدرسه خواهد رسید). 12- در موقع لزوم محکم باشید. (اگر کودک شما اصرار دارد هنگام عبور از خیابان دست شما را رها کرده و بدود، محکم دست او را بچسبید و نگهدارید. در عین حال که خطرات کارش را نیز شرح میدهید). 13- کودک خود را بغل کنید. کودکانی که پرخاشگرانه و نامتناسب رفتار میکنند، از آغوش گرفتن و بغل کردن به روش حمایتی و محبت آمیز سود میبرند. این عمل به آنها فرصت میدهد احساسات حبس شده خود را از طریق اشک رها کنند. 14- دقایقی را با کودک خود بگذرانید. زمانی را برای گوش کردن به او، مشارکت در احساسات، بغل کردن و حل تعارضات بگذارید. 15- وقتی را برای بازی کردن با او بگذارید. خیلی از موقعیتهای تعارضزا را میتوان به بازی تبدیل کرد. (بیایید در حالی که فکر میکنیم هفت کوتوله هستیم، اینجا را تمیز کنیم. بیا دندانهای یکدیگر را مسواک بزنیم). 16- خنده و شوخی را جایگزین شدت عمل کنید. (اگر کودکتان از دست شما عصبانی است، او را تشویق کنید خشم خود را از طریق یک بازی جنگی به شما نشان دهد. خنده کمک میکند خشم و احساس ناتوانی وی تخفیف یابد. 17- با هم بحث و تبادلنظر کنید. (اگر آماده هستید زمین بازی را ترک کنید و کودک شما هنوز میخواهد ادامه دهد به یک توافق درباره ساعت بازی برسید). 18- تعارضات موجود را به صورت دو طرفه و مشارکتی حل کنید. راجع به تعارضاتی که با کودکتان دارید صحبت کنید، نیازهای خود را مشخص نمایید و از وی برای پیدا کردن راه حل کمک بخواهید. قوانین را با هم مشخص کنید و جلسات خانوادگی تشکیل دهید. 19- انتظارات خود را تعدیل کنید. بچههای کوچک نیازها و احساسات شدیدی دارند. آنها به طور طبیعی پر سر و صدا، کنجکاو و نامرتب، کمطاقت، پرتوقع، فراموشکار، ترسو، خودمحور و سرشار از انرژی هستند. سعی کنید آنها را همانگونه که هستند بپذیرید. 20- زمانی را برای خودتان کنار بگذارید. در مواردی که شرایط برای شما قابل تحمل نیست اتاق را ترک کنید و برای کسب مجدد آرامش و قضاوت صحیح، هر کاری لازم است انجام دهید. (تلفن به یک دوست، گریه کردن، دوش گرفتن و ...) تهیه شده توسط: " انجمن روانپزشکی کودک ونوجوان ایران " بر گرفته از سایت مهد کودک نگین (مهدهای الکترونیک ایران )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
راهنمایی هائی برای برخورد با رفتارهای اختلالی راهنمایی های زیررفتارهای اختلالی در کودکان اُتیستیک و روشهای مقابله با آنها ایندرمان اختلالات طیف اتیسمزندگی با اُتیسمدرمان ، تعلیم و تربیت کودکان اتیسماتیسم چیست ؟مکیدن انگشت زمان مناسب برای درمان زمان درمان اهمیت زیادی داردزندگی با اُتیسم نگاه کلّی بزرگ کردن یک کودک اُتیستیک همراه با:درمان ، تعلیم و تربیت نگاه کلّی : برای والدین دانستن این معلل بروز اُتیسم : تا کنون هیچ علت مشخصی برای اُتیسم کشف نشدهاوتیسم autism توسط انجمن روانشناسی آمریکا مشخص شده اند . در بیما[عناوین آرشیوشده]