»» با رفتار خود چه به کودک می اموزیم
با رفتار خود چه به کودک می اموزیم
کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند.
وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند.
وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند.
وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند.
وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند.
وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند.
اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند.
اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند.
اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند.
اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند. ا
گر با توافق زندگی کنند دوست داشتن خود را می آموزند.
اگر با تایید زندگی کنند با هدف زندگی کردن را می آموزند.
اگر با صداقت زندگی کنند حقیقت را می آموزند.
اگر با انصاف زندگی کنند دفاع از حقوق را می آموزند.
اگر با اطمینان زندگی کنند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند.
اگر با دوستی و محبت زندگی کنند زندگی در دنیای امن را می آموزند.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:37 صبح )
»» راههای ارتباط بهتر با کودکان
راههای ارتباط بهتر با کودکان 1- همواره به نیازهای زمینهای کودک توجه کنید. (موقعی که درصف منتظر هستید، به کودک وسیلهای بدهیید تا بازی کند یا سرگرم شود). 2- به کودک اطلاعات بدهید و دلایل خود را توضیح دهید. (اگر روی دیوار را خط خطی یا نقاشی میکند برای وی توضیح دهید که چرا فقط از کاغذ برای نقاضی و رنگ کردن استفاده میکنیم). 3- احساس زیربنایی و زمینهای را در کودکتان جستجو کنید. (اگر کودک شما نسبت به خواهر کوچکترش خشم نشان میدهد و او را کتک میزند وی را تشویق کنید خشم و حسادت خود را به روش بیضررتری نشان دهد). 4- محیط را تغییر دهید اغلب اوقات ایجاد تغییر در محیط آسانتر از تغییر دادن کودک است. (اگر کودک شما مرتباً وسایلی را از کمد بیرون میآورد، درب کمد را قفل کنید. اگر وسایل تزئینی جلوی تلویزیون را جابجا میکند، جای آن وسایل را عوض کنید). 5- راههای جایگزین بهتر و قابل قبولتری پیدا کنید. به رفتار کودکتان تغییر جهت دهید. مستقیماً به او نگویید این کار را انجام بده، بلکه به او بگویید در عوض کجا میتواند این کار را انجام دهد. (اگر نمیخواهید کودک شما در اتاق پذیرایی توپ بازی کند مستقیماً به او نه نگویید، بلکه بگوئید این کار را میتواند در حیاط انجام دهد). 6- به او عملاً نشان دهید که میخواهید چگونه رفتار کند. (اگر بچه شما دم گربه را میکشد، به او نشان دهید چگونه باید یک گربه را نوازش کرد. عملاً این کار را انجام دهید و فقط به گفتن اکتفا نکنید). 7- به جای دستور دادن به وی قدرت انتخاب بدهید. تصمیمگیری به کودک امکان اختیار میدهد ولی فرمان دادن باعث جنگ قدرت میان او و شما میشود. (دلت میخواهد دندانهایت را قبل از پوشیدن لباس خواب مسواک بزنی یا بعد از آن؟ به جای اینکه به او بگویید: برو دندانهایت را مسواک کن). 8- گاهی نیز تخفیفهای کوچکی به کودکتان بدهید. (چون خسته هستی میتوانی امشب مسواک نزنی). 9- زمانی را برای آماده شدن اختصاص دهید. (اگر قرار است شب به میهمانی بروید، از قبل و به طور مشخص به او بیاموزید که از وی انتظار دارید چگونه رفتار کند. اجرای نقش به صورت بازی میتواند کودک را برای موقعیتهای دشوار آماده کند). 10- احساس خود را بیان کنید. اجازه بدهید بچهها بدانند رفتارشان چه تاثیری بر شما گذاشته است. (از جمع کردن خرده نان که بر کف اتاق ریخته شده خسته شدم). 11- حتیآلمقدور اجازه دهید پیامدهای طبیعی رفتار کودک رخ بدهد. بیش از حد وی را نجات ندهید. (اگر کودک شما حوله خیسش را پس از استحمام برای خشک شدن آویزان نکرده است، خودش روز بعد با حوله خیس مواجه خواهد شد. اگر لباسهایش را پس از برگشتن از مدرسه سرجای خود نگذاشته است طبیعتاً فردا برای یافتن آنها دچار مشکل خواهد شد و با تاخیر به مدرسه خواهد رسید). 12- در موقع لزوم محکم باشید. (اگر کودک شما اصرار دارد هنگام عبور از خیابان دست شما را رها کرده و بدود، محکم دست او را بچسبید و نگهدارید. در عین حال که خطرات کارش را نیز شرح میدهید). 13- کودک خود را بغل کنید. کودکانی که پرخاشگرانه و نامتناسب رفتار میکنند، از آغوش گرفتن و بغل کردن به روش حمایتی و محبت آمیز سود میبرند. این عمل به آنها فرصت میدهد احساسات حبس شده خود را از طریق اشک رها کنند. 14- دقایقی را با کودک خود بگذرانید. زمانی را برای گوش کردن به او، مشارکت در احساسات، بغل کردن و حل تعارضات بگذارید. 15- وقتی را برای بازی کردن با او بگذارید. خیلی از موقعیتهای تعارضزا را میتوان به بازی تبدیل کرد. (بیایید در حالی که فکر میکنیم هفت کوتوله هستیم، اینجا را تمیز کنیم. بیا دندانهای یکدیگر را مسواک بزنیم). 16- خنده و شوخی را جایگزین شدت عمل کنید. (اگر کودکتان از دست شما عصبانی است، او را تشویق کنید خشم خود را از طریق یک بازی جنگی به شما نشان دهد. خنده کمک میکند خشم و احساس ناتوانی وی تخفیف یابد. 17- با هم بحث و تبادلنظر کنید. (اگر آماده هستید زمین بازی را ترک کنید و کودک شما هنوز میخواهد ادامه دهد به یک توافق درباره ساعت بازی برسید). 18- تعارضات موجود را به صورت دو طرفه و مشارکتی حل کنید. راجع به تعارضاتی که با کودکتان دارید صحبت کنید، نیازهای خود را مشخص نمایید و از وی برای پیدا کردن راه حل کمک بخواهید. قوانین را با هم مشخص کنید و جلسات خانوادگی تشکیل دهید. 19- انتظارات خود را تعدیل کنید. بچههای کوچک نیازها و احساسات شدیدی دارند. آنها به طور طبیعی پر سر و صدا، کنجکاو و نامرتب، کمطاقت، پرتوقع، فراموشکار، ترسو، خودمحور و سرشار از انرژی هستند. سعی کنید آنها را همانگونه که هستند بپذیرید. 20- زمانی را برای خودتان کنار بگذارید. در مواردی که شرایط برای شما قابل تحمل نیست اتاق را ترک کنید و برای کسب مجدد آرامش و قضاوت صحیح، هر کاری لازم است انجام دهید. (تلفن به یک دوست، گریه کردن، دوش گرفتن و ...) تهیه شده توسط: " انجمن روانپزشکی کودک ونوجوان ایران " بر گرفته از سایت مهد کودک نگین (مهدهای الکترونیک ایران )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» مادرانه
نکات ریز مادرانه تربیت مهمترین مسئولیت پدر و مادر نسبت به فرزند است. آینده ی کودک در گرو رفتار صحیح والدین و نشان دادن عکس العملهای مناسب در موقعیتهای خاص است. در عین حساس بودن تربیت صحیح، با عمل به چند نکته می توان با موفقیت بدان رسید. ما به عنوان والدین موفق باید فرزندانمان را به گونه ای ترغیب کنیم که از درون ، احساس خوبی نسبت به خود داشته باشند و اعتماد به نفسشان تقویت شود و احساس کنند مورد علاقه ی ما هستند. اگر فرزندان توسط ما در چنین شرایطی قرار گیرند دیگر برآورده نشدن نیاز به قدرت یا محبت، آنها را به سمت انحراف نمی کشد. چند روش زیر به کودکان ما کمک می کند که حس بهتری نسبت به خود پیدا کنند و احساس امنیت کنند. از لحظاتی که باهم هستید استفاده کنید. اعتماد به نفس کودک شما تحت تأثیر کیفیت اوقاتی است که شما با او صرف می کنید، نه مقدار و زیادی این زمان! در زندگی های بسیار شلوغ این زمانه اکثر ما در فکر کارهای بعدی یا عقب افتاده و مشغله های روزمره هستیم و در حالیکه فرزندمان با ما صحبت می کند صد درصد حواسمان متوجه او نیست. اکثراً وانمود می کنیم که گوش می دهیم! خیلی اوقات هم تلاش فرزندان را که سعی می کنند با ما ارتباط برقرار کنند نادیده می گیریم. اگر اوقات مفیدی را هر روزه به کودک اختصاص ندهیم (اوقاتی که فقط متوجه او باشیم) کم کم ناهنجاریهای رفتاری در او بروز خواهد کرد. از نظر کودک ، اگر به او عکس العمل (حتی) منفی نشان دهیم بهتر از آن است که به او بی توجهی کنیم. مهم است که به درستی احساسات کودک را درک کنیم و این گونه مسئله را نبینیم که آیا احساسات او درست هستند یا غلط . وقتی کودک می گوید: "مامان، تو هیچ وقت به من توجه نداری" (در حالی که شما تازه با او بازی کرده اید) او فقط احساسش را بیان کرده. در این موقع بهتر است به احساسش ارزش دهید و بگویید: " بله، احساس می کنم خیلی وقت است که با هم بازی نکرده ایم". عمل بهتر از حرف است. آمار نشان می دهد که ما هر روز صدها درخواست از فرزندانمان می کنیم. عجیب نیست که آنها گوششان از حرفهای ما پر است! به جای آن که مرتب اظهار گله مندی کنیم، از خود بپرسیم "الان چه رفتار مؤثری می توانم داشته باشم؟". به کودک کمک کنید که احساس توانمندی کند. اگر این راه را شما نشانشان ندهید خودشان راه های نامناسبی برای کسب احساس قدرت پیدا می کنند. راه های مناسب عبارتند از: از آنها مشورت بخواهید، به آنها اجازه ی انتخاب بدهید، بگذارید در محاسبه ی حساب و کتابهای مخارج کمکتان کنند، بعضی وقتها پخت و پز یا خرید را به عهده ی آنها بگذارید. یک کودک دو ساله می تواند در شستن ظروف ملامین یا سبزیجات کمک کند یا کفشها را جابجا کند. ما اغلب خودمان همه ی کارها را انجام می دهیم چون برایمان بی دردسرتر است. ولی نتیجه اش آن است که آنها احساس بی اهمیتی می کنند. بگذارید تا نتایج طبیعی کارها را تجربه کند. از خود بپرسید " اگر من در این مورد دخالت نمی کردم چه می شد؟" وقتی ما در هر مسئله ای حتی مواردی که نیازی به ما نیست دخالت می کنیم، کودک را از تجربه کسب کردن و دیدن نتایج طبیعی اعمالش محروم می کنیم. وقتی می گذاریم نتایج کارها به تجربه ی کودک بیفزاید، دیگر با نق زدن و نصیحت زیاد، روابطمان را با او خراب نمی کنیم. مثلاً اگر فرزندتان ناهارش را فراموش می کند، شما آن را یادآوری نمی کنید تا خودش راه درست را پیدا کند و اهمیت به خاطر سپردن را درک کند. بگذارید با قانون خانه آشنا شود. بسیاری از مواقع ، رسیدن به نتایج امور آنقدر طولانی است که نمی توان آنها را به سادگی تجربه کرد. در این گونه موارد دریافت "عواقب منطقی" راهکاری مناسب است. در چنین حالتی نتیجه ای که کودک از کار خود می بیند باید با نوع عملکرد او مرتبط باشد. مثلاً اگر او فراموش کرد کتاب داستانش را از منزل دوستانش بیاورد و شما یک هفته به او کم محلی می کنید، این موضوع فقط باعث رنجش خاطرش و به جای ماندن یک خاطره ی تلخ برای او می شود. اما اگر کتابش را برگردانید و به او بدهید و فقط به اندازه ی قیمت کتاب از پول هفتگی اش کم کنید ، با قانونمندی خانه آشنا می شود بدون آنکه کدورتی پیش آید. از برخورد اجتناب کنید. ممکن است فرزندتان شما را در یک موقعیت خاص مثلاً با اظهار خشم یا حرفهای غیر دوستانه بیازماید. در این حالت بهتر است اتاق را ترک کنید یا به او بگویید اگر تکرار کند شما به اتاق دیگری می روید. البته با حالت عصبانیت و خشم خارج از کنترل محل را ترک نکنید. رفتارها را از کُننده ی آن جدا کنید. هرگز به کودک نگویید که "تو بدی". زیرا اعتماد به نفسش را خراب می کند. به او بفهمانید که شما از خود او بدتان نمی آید بلکه خیلی هم دوستش دارید، فقط از آن رفتار ناخرسند هستید. او بد نیست بلکه آن رفتار بد است! برای آنکه کودک اعتماد به نفس داشته باشد باید بداند که بدون هیچ قید و شرطی دوستش دارید. بدون توجه به این که چه می کند، به هر حال دوستش دارید. او را مدام به دریغ کردن عشقتان و اظهار اینکه "دوستت ندارم" تهییج نکنید. هرگاه نسبت به عملکرد خود تردید داشتید از خود بپرسید "آیا قانونمندی و قیود من به اعتماد به نفس کودکم کمک می کند؟". همزمان مهربان و محکم باشید. مثلاً به او بگویید: "تا یک ربع دیگر تو را سوار اتومبیل می کنم و به مدرسه می برم. لباست را می توانی تا آن موقع بپوشی". شما در عین حال که سر وقت به حرفتان عمل می کنید از این که احتمالاً لباسش را نپوشیده عصبانی نشوید. چون این کار را در اتومبیل هم می تواند انجام دهد. همیشه ببینیم که درخواستمان از کودک از روی عشق است یا خشم؟ عاقبت اندیشی مهم است. اکثر ما می خواهیم خیلی فوری همه ی امور را تحت کنترل درآوریم و دنبال راههایی برای رسیدن به این هدف هستیم. درنتیجه فرزندان احساس می کنند تحت فشار و زور هستند. اما هر قدر نکات بیشتری را از آنها انتظار داریم خودمان هم باید در رفتارمان ملاحظه ی بیشتری داشته باشیم. مثلاً اگر عصبانی شویم و کودک را تنبیه بدنی کنیم او از رفتارمان خواهد آموخت (حتی اگر خلاف آن را به او نصیحت کنیم) که برای به دست آوردن آنچه می خواهد باید متوسل به زور شود. صریح و شفاف صحبت کنید. اگر نظرتان این است که در فروشگاه نباید برایش آبنبات خریده شود این مسئله را با اخم یا بگومگو یا عصبانیت اظهار نکنید. به سادگی آن را با خوشرویی بگویید و به آن نیز عمل کنید. اگر دو پهلو صحبت نکنید و نظرتان را ساده و شفاف بگویید، کودکتان می آموزد که به شما احترام بیشتری بگذارد. تربیت صحیح امر پیچیده ای نیست ولی عمل به آن همت و دقت می خواهد و همسران برای رسیدن به آن باید توافق و عزم مشترک داشته باشند.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» کودکان را در جمع خوب معرفی کنید
کودکان را در جمع ، خوب معرفی کنید یک روانپزشک: کودکان را در جمع ، خوب معرفی کنید کتر” شکوه رستگارزاده” روان پزشک گفت: به خانوادهها توصیه میشود که فرزندان خود را با بکارگیری الفاظ و صفت نیکو یابسته بهموفقیتهای اجتماعی و حسنات اخلاقی ، آنها را در جمع معرفی کنند. وی افزود : بکارگیری این دسته از الفاظ مانند ” فرزند بزرگم “، ” امید یا عزیز زندگیم ” ، ” مهندس و یا کدبانوی خانه” و یا دیگر الفاظ صفتی و تعریف از موفقیتهای درسی و ورزشی آنها باعث افزایش اعتماد به نفس و احترام جمع به کودک میشود. خانوادهها باید شیوه درست پاسخگویی، تشکر و یا چگونه دست دادن و یا سلام کردن به قشرهای مختلف سنی کهدر عین سادگی، عمیقترین نوع ارتباط دوستانه و برخورد اجتماعی است را بهکودکان خود آموزش دهند. “کلام درمانی ” نیز به نوعی دیگر میتواند در اعتماد به نفس کودک و نقش موثرش در خانه و خانواده تاثیر گذار باشد ، به طوریکه پدر و مادر باید در امور تعمیری و نظافت خانه از آنها به عنوان دوست و همراه کمک و تشکر کنند. این روان شناس باتاکید بر اینکه هیچگاه در جمع کودکان خود را با دیگران مقایسه نکنید، افزود : برای تحسین و تنبیه هیچگاه از الفاظ و برخوردهای تکراری نباید استفاده کرد و الفاظ تعریف و تنبیه باید اختصاصی تر باشد تا کودک درست و یا اشتباه بودن کارش را بهتر درک کند. بر گرفته از سایت مهد کودک نسیم دریا
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» عشق به فرزند
7 راه عشق ورزیدن به فرزند فرزندان ما مهم ترین میراث دنیا هستند . همچنان که عشق ما مهم ترین میراث برای فرزندانمان است . با نشان دادن عشقمان به فرزندانمان , آنها را در ساختن آیندهای محکم و قوی کمک کرده ایم . 1-زمانی را به فرزندانمان اختصاص دهیم . زمان , عاشقانه ترین هدیه ایست که میتوانیم به فرزندانمان بدهیم . زمان میتواند آغازی برای تبادل دو سویه ی نظرها،احساسات ، رفتار و کلماتی باشد که به فرزندانمان در یادگیری برقراری ارتباط با دیگران کمک می کند . 2- الگوی اولیه ی فرزندانمان باشیم . فرزندانمان نیاز به نمونه و الگو دارند . ارزش های علمی وتجربی را توسط نقشها به فرزندانمان بیاموزیم . اشتباه های خود را قبو ل و عذر خواهی کنیم . 3 - به صحبت های فرزندانمان گوش کنیم . پیام ها وکلمات فرزندانمان اصلی ترین هدیه ی آنهاست . ما از طریق نشان دادن علاقه و گوش دادن به صحبت های فرزندانمان ,خود باوری را در آنها می سازیم . 4- به فرزندانمان دوست داشتن با قاعده را بیاموزیم . فرزندانمان نیاز به مرز های امن دارند . بدون اینکه احساس کنند که محدود شده اند . آنها نیاز دارند که ارزش به حساب آمدن و شمرده شدن را در تصمیمات خود حس کنند . 5 - به فرزندانمان شهامت بدهیم . کلمات شهامت آمیز ذخیره قدرتمند اعتماد به نفس هستند . .به طورشفاهی استعدادهای خاص و معلومات فرزندانمان را بشناسیم و بیان کنیم . 6- تجربیات خود را با فرزندانمان در میان بگذاریم . ما هر کدام داستان های ارزشمندی در مورد زندگی برای گفتن داریم . این داستان ها می گویند که ما چگونه با عکس العمل های خود در برابر وقایع ,این زندگی کنونی را که داریم , ساخته ایم . تقسیم تجربیات ما با فرزندانمان ,بهترین راه برای راهنمایی آنهاست . 7- فرزندانمان را بدون شرط دوست داشته باشیم و حمایت کنیم . عشق هدیه ای بدون شرط از طرف قلب است . عشق پاداشی برای رفتار درست نیست . بگذارید فرزندانمان بدانند که ما آنها را در هر شرایطی دوست داریم و حمایت می کنیم .
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» آموزش جنسی آری یا نه ؟
(این مطلب شاید ارتباطی به کار با کودکان نداشته باشه ولی مسلماْ برای ما خالی از فایده نیست ) از دیر باز مسئولان در کشور های اروپایی و آمریکایی براین عقیده بودند که آموزش مسائل جنسی در سنین پایین می تواند افراد جامعه را در سنین بالاتر از بحران خارج کند .از این رو تصمیم گرفتند که از دوران ابتدایی و راهنمایی نوجوانان را با این گونه مسائل آشنا کنند در کشورهایی از جمله سوئد ،نروژ ، دانمارک و انگلیس کتاب های آموزشی جنسی جزءموارد امتحانی نوجوانان 12،13 ساله شد به این امید که آنها از بحران های جنسی فاصله بگیرند اما مسئولین پس از سالها متوجه شدند که اشتباهاتی بزرگ را مرتکب شدند . پس از گذشت دو دهه و در دهه ی سوم مشخص شد نسل امروزی همان نوجوانان دیروزی هیچ علاقه ای به ازدواج ندارند و آمار طلاق به طرز چشمگیری افزایش داشته و آمار ازدواج رسمی به طرز وحشتناکی کاهش یافته و از طرفی ازدواج دیگر معنایی ندارد .امروزه بسیاری از زنان و مردان غربی در کنار یکدیگر زندگی می کنند و حتی چند فرزند هم دارند اما به طور قانونی ازدواج نکرده اند به جز این موارد به تازگی اخباری اروپا را تکان داده است . چندی پیش بود که روزنامه ی « دیلی میل » چاپ انگلیس خبراز بارداری دختران زیر 14 سال در مدارس انگلیس داد!!!!!!!!! یک دختر باردار چهارده ساله می گوید: امروزه باردار شدن در میان دختران مدرسه های انگلیس بچه دار شدن به یک مد تبدیل شده است .او می گوید زمانی که همکلاسی های من متوجه شدند من باردار شده ام آرزو می کنند کاش بچه دار میشدند از این رو سه نفر از آنها تصمیم گرفتند بچه دار شوند و شدند . « کومن نیل » پدر 43 ساله ی کیزی نیل دختر 14 ساله اش که تا ماه می پدر بزرگ می شود اما نمی داند پدر نوه اش کیست می گوید : به نظر شما این وحشتناک نیست که دختری به سن و سال دختر من باردار باشد تنها دخترم و من ومادرش مقصر نیستیم بلکه مسئولان آموزشی مقصرند این یک مشکل اجتماعی است دکتر راجرز می گوید : زمانی که داستان باردار شدن دختری 14 ساله از پسری 13 ساله که همکلاسی اوست را متوجه می شویم دیگر نباید نام داستان روی آن گذاشت. باید بگوییم یک تراژدی غمناک در حال وقوع است ........................... (برگرفته از www.ksabz.net ) نظر شما چیه ؟ آیا آموزش مسائل جنسی به فراخور جامعه ی ما به صلاح است یا نه ؟ اگر این آموزش در جامعه ی ما باب بشه ما هم به بیراهه میرویم یا راهگشای فرزندانمان خواهیم بود ؟ من از آموزش مسائل جنسی تجربه هایی دارم که فکر می کنم خوندن و شنیدنش خالی از فایده نباشه شما هم فکر کنید و نظرتون رو بگید من هم در فرصت بعدی بیشتر از تجربه هام میگم فعلاً خداحافظ شما باشه
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» خود ارضایی کودکان
تعریف خودارضائی یک رفتار خود تحریکی است که به منظور کسب لذت صورت میپذیرد. کودکان ممکن است خود را با دست یا شئی دیگری مالش دهند. آنها هنگام انجام این عمل معمولاً مشغول، برافروخته و مبهوت به نظر میرسند. ممکن است یک کودک این عمل را چندین بار در روز یا فقط یک بار در هفته انجام دهد. خودارضایی به طور شایع زمانی رخ میدهد که کودک خوابآلود، خسته و تحت فشار است یا مشغول دیدن تلویزیون میباشد. علل: بروز خودارضایی به صورت گهگاه رفتاری طبیعی در بسیاری از نوپایان و کودکان پیشدبستانی است. قریب به یک سوم کودکان در این محدوده سنی وقتی مشغول کاوش درباره اندام خویش هستند پدیده خودارضایی را کشف میکنند و اغلب این عمل را ادامه میدهند چون احساس خوبی نسبت به آن پیدا میکنند. برخی از کودکان به کرات خود را ارضا میکنند چرا که از چیزی ناراحت هستند، مثل وقتی که پستانک از آنها گرفته شده است. برخی دیگر در واکنش به تنبیه یا فشار برای متوقف کردن کامل خودارضایی، آن را ادامه میدهند. خودارضایی هیچ دلیل پزشکی مشخصی ندارد. تحریک نواحی تناسلی (مثلاً در اثر عفونت) منجر به درد یا خارش میشود، نه خودارضایی. سیرقابل انتظار: وقتی کودک شما به پدیده خودارضایی پی میبرد، به ندرت آن را به صورت کامل کنار میگذارد و ممکن است هر زمان ناراحتی یا منازعهای در منزل رخ دهد به آن روی آورد. تا سن 5 یا 6 سالگی،اکثر کودکان برخی ملاحظات را درنظر میگیرند و ممکن است فقط در خلوت خود به آن اقدام نمایند. در زمان بلوغ در پاسخ به جهش ناگهانی هورمونها و سائقهای جنسی خودارضایی به شکل پدیدهای عمومی در میآید. سوءتعبیرهای رایج: خودارضائی به هیچ نوع آسیب یا صدمه جسمی منجر نمیگردد. این پدیده غیرطبیعی یا شدید محسوب نمیشود مگر آنکه به شکل ارادی و پس از 5 یا 6 سالگی در ملاء عام انجام شود. به خاطر داشته باشید خودارضایی بدین معنی نیست که کودک شما انحراف جنسی دارد، بیمبالات است یا میل جنسی در او بیش از حد افزایش یافته است. فقط در مواردی که بزرگسالان در پاسخ به خودارضایی یک کودک واکنش شدید نشان دهند و آن را پدیدهای کثیف یا پلید معرفی نمایند، ممکن است کودک از نظر هیجانی لطمه ببیند و مثلاً دچار احساس گناه شود. نکاتی را درباره خودارضایی کودکان مرور کنیم: 1- اهداف و نگرش واقعی داشته باشید، خاتمه بخشیدن به خودارضایی غیرممکن است. این واقعیت را بپذیرید که کودک شما این عمل را فرا گرفته است. 2- خودارضایی را در هنگام چرت زدن و خوابیدن نادیده بگیرید. در چنین زمانهایی کودک خود را تنها بگذارید. کودک را از دمر خوابیدن منع نکنید و اگر دستانش میان پاهایش است او او پرس و جو نکنید. 3- در سایر وضعیتها توجه کودک خود را به امر دیگری منعطف سازید یا در مورد او انضباط مقرر را انجام دهید. ابتدا سعی کنید حواس او را به یک وسیله بازی یا فعالیت دیگر معطوف نمایید. 4- این روش را با پرستار یا مربی مهد کودکتان در میان بگذارید. از مراقب یا مربی کودکتان بخواهید مانند شما ابتدا سعی کنند حواس کودک را پرت نمایند. اگر این مسئله کارساز نبود، آنها باید با گفتن توصیههایی مانند تو باید الان به ما ملحق شوی،توجه او را به خودشان جلب نمایند. خودارضایی در مهد فقط در زمان خواب قابل چشمپوشی میباشد. 5- تماس فیزیکی خود را با کودکان افزایش دهید. برخی کودکان وقتی در طول روز بیشتر در آغوش گرفته میشوند و مورد نوازش قرار میگیرند کمتر دست به خودارضایی میزنند. سعی کنید مطمئن شوید کودکتان حداقل یک ساعت از زمان اختصاصی برای بودن با شما و دریافت عواطف به شکل تماس جسمی برخوردار میباشد. 6- اشتباهات شایع. شایعترین اشتباهی که والدین انجام میدهند سعی در خاتمه بخشیدن کامل به خودارضایی است. این امر منجر به جنگ قدرتی میگردد که در نهایت والدین بازنده آن خواهند بود. کودکان نباید به خاطر خودارضایی کتک بخورند، سخنرانی بشنوند یا مورد عتاب قرار بگیرند. خودارضایی را با صفاتی مانند بد، کثیف، شیطانی یا گناهآلود ملقب نفرمایید. دستان کودک را نبندید، هیچ نوع بند و بستی به کار نبرید. تمام این روشها تنها به مقاومت کودک و احتمالاً به مهار جنسی او در آینده منجر خواهد گشت. تهیه شده توسط: " انجمن روانپزشکی کودک ونوجوان ایران " برگرفته از سایت مهد کودک های الکترونیکی
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» چرا کودکان لجباز می شوند ؟
وقتی کودکان درخواستی دارند و یا والدین آنها را مجبور به انجام عملی برخلاف میلشان میکنند لجباز میشوند.گاهی توجه زیاد والدین به رفتارهای نامناسب کودکان سبب میشود که رفتارهای نادرست آنان تقویت شود،بهطوری که کودکان به: دلیل آوردن، جر و بحث کردن، نق زدن، مجادله کردن و درخواستهای مکرر متوسل میشوند. گاهی نیز علت لجبازی کودکان آن است که والدین در برابر لجبازیهای آنان رفتار ثابتی ندارند مثلاً یک روز هیچ عکسالعملی در برابر لجبازی نشان نمیدهند و روز دیگر از آنان میخواهند مطابق با خواسته والدینشان رفتار کنند. اگر همیشه با کودکان رفتار ثابتی داشته باشیم کمتر لجبازی میکنند. نحوه دستور دادن والدین نیز بسیار مو?ثر است. اگر والدین زیاد دستور بدهند کودکان زیاد دستور میدهند و از انجام دستورات خودداری میکنند. گاه، کودکان دستور را اجرا نمیکنند چون کسی به آنان یاد نداده است چگونه آن کار را انجام دهند مثلاً کودک طرز استفاده از قاشق و چنگال را نیاموخته است اما والدین توقع دارند آداب صحیح غذا خوردن را رعایت کند. ? در مورد دستوراتی که به کودک میدهید فکر کنید بر گرفته از سایت مهد کودک نگین بیشتر
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» اتیسم
بابک پسری 6 ساله است که از طرف پزشک متخصص اطفال جهت بررسی به روانپزشک اطفال معرفی شده است . والدین اظهار می کنند که کودک تا سن 5/1 سالگی از نظر گردن گرفتن ، نشستن و راه رفتن کاملا طبیعی ولی شروع تکلم با تاخیر بوده است . در حدود دو سالگی خانواده متوجه پسرفت تکلمی کودک شده اند بطوریکه کلمات قبلی را استفاده نمی کرده و یا نابجا و غلط استفاده می کرده است . در حال حاضر در برقراری روابط با همسالان مشکل دارد و قادر به دوستیابی نیست. هنگام حضور در مهد کودک بصورتی رفتار می کند که گویی هیچکس در کلاس حضور ندارد. تماس چشمی محدود است ویا خیره می شود . در مقابل رفتار محبت آمیز والدین واکنش نشان نمی دهد . در خانه بیشتر در خودش است وبه نظر می رسد در دنیای خیالی خودش سیر می کند . کلمات و جملات دیگران را بدون درک مفاهیم تکرار میکند و گاه عبارات شنیده شده فعلی را تکرار میکند . کمتر از ضمیر من استفاده می کند و خودش را به نام صدا می کند .مفاهیم و دستورات را درک می کند ولی توجه و تمرکز خیلی کم است بطوریکه کوچکترین محرک محیطی موجب حواس پرتی در او می شود. حرکات تکراری دارد مثلا مدتها با چرخ ماشین اسباب بازیش سرگرم می شود و یا ساعتها کلید برق را روشن و خاموش می کند ویا با دگمه های کنترل تلوزیون بازی می کند . علاقه خاصی به وسایل مکانیکی دارد مثلا حرکت پنکه ، ماشین لباسشویی و یا صدای جارو برقی توجه او را جلب می کند . از طرف دیگر به آگهی های تبلیغاتی علاقه خاص نشان می دهد و ریتم کلام و آهنگها را بصورت طوطی وار تکرار می کند . گاهی اوقات دستش را در وضعیت غیر عادی نگه می دارد و یا مرتب با دست به صورتش ضربه می زند . مدتها در گیر تکان خوردن ، چرخیدن و .... می شود.عادات خاصی دارد مثلا در خانه از مسیر مشخصی حرکت می کند . با اسباب بازیهایش درست بازی نمی کند .مثلا با ترتیب معین آنها را در رختخوابش می چیند بطوریکه خلاف آن موجب نگران شدن او می گردد . ازطرف دیگر در بررسیهای آزمایشگاهی ، نوار مغزی و سی تی اسکن مغزی انجام شده مورد خاصی نشان داده نشده است . با توجه به تاریخچه ، ارزیابی روانشناسی و روانپزشکی ، کودک مبتلا به اختلال اتیستیک است . اتیسم چیست ؟ اتیسم نوعی اختلال رشدی است که با رفتارهای ارتباطی و کلامی غیر طبیعی مشخص می شود . علایم آن اختلال در سه سال اول زندگی بروز می کند . علت اصلی اختلال ناشناخته است و در پسران شایعتر از دختران است . وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ، سبک زندگی و تحصیلات والدین نقشی در بروز اتیسم ندارد . این اختلال بر رشد طبیعی مغز در حیطه تعاملات اجتماعی و مهارتهای ارتباطی تاثیر می گذارد . کودکان و بزرگسالان مبتلا به اتیسم در ارتباط کلامی و غیر کلامی ، تعاملات اجتماعی و فعالیت های مربوط به بازی مشکل دارند . این اختلال ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای آنان دشوار می سازد. در بعضی موارد رفتارهای خود آزارانه و پرخاشگری وجود دارد . در این افراد حرکات تکراری (دست زدن ، پریدن) ویا مقاومت در مقابل تغییر دیده می شود و ممکن است در حواس بینایی ، شنوایی ، لامسه ، بویایی و چشایی نیز حساسیتهای غیر معمول نشان دهند . هسته مرکزی مشکل در اتیسم ، اختلال در ایجاد ارتباط است . پنجاه درصد کودکان اتیستیک قادر نیستند از زبان خود به عنوان وسیله اصلی برقراری ارتباط با سایرین استفاده نمایند . عدم بکار بردن ضمیر "من" از ویژگیهای کلامی این کودکان است . از مسایل دیگر تکلمی تکرار کلمات وجملات اطرافیان است . انواع اختلالات نافذ رشد چیست ؟ چندین اختلال در زیر گروه اختلالات نافذ رشد وجود دارد . این اختلالات نافذ رشد آسیب شدید در چندین حوزه رشدی وجود دارد . افرادیکه در طبقه بندی اختلالات نافذ رشد قرار می گیرند در برقراری ارتباط اجتماعی دچار مشکل هستند ولی شدت آن متفاوت است .نکات عمده ای که تفاوت میان اختلالات را بیان می کنند در زیر مطرح شده است : اختلال اتیستیک : ارتباط ، تعامل اجتماعی و بازی تخیلی بطور مشخص آسیب دیده است . علایق ، فعالیتها و رفتارهای تکراری دیده می شود . اختلال در سه سال اول زندگی شروع می شود . اختلال آسپرگر: با آسیب در تعاملات اجتماعی و وجود فعالیتها وعلائق محدود مشخص می گردد . تاخیر در شروع تکلم وجود دارد ولی در حقیقت مبتلایان مشکل تکلمی کمتری دارند . هوش معمولا طبیعی و یا بالا تر از طبیعی است . اختلال رت : سیر پیشرونده ای دارد که فقط در دختران دیده می شود. در ابتدا مراحل رشد طبیعی است ولی بعد مهارتهای به دست آمده قبلی و توانایی استفاده هدفدار از دستها را از دست می دهند و بجای آن حرکات تکرار شونده دست ایجاد می شود که بین سنین یک تا چهار سالگی شروع می شود . اختلال فرو پاشنده دوران کودکی: رشد حداقل در دوسال اول زندگی طبیعی است . از دست دادن جدی مهارتهایی که قبلا داشته است مشاهده می شود. اختلال نافذ رشد غیر اختصاصی : به تنهایی علائم مشخص هیچیک از اختلالات بالا را نداشته و نمی توان آن را جزو یکی از طبقه بندیهای فوق الذکر جای داد. علت اتیسم چیست؟ اتیسم یک ناتوانی طولانی مدت است که منجر به اختلال عملکرد عصبی – روانی در فرد می شود. گر چه اتیسم عارضه نادری است اما شیوع اتیسم حتی تا 20 مورد در هر000ر10 تولد زنده می رسد. اگر چه علت اصلی کاملا شناخته شده نمی باشد اما در سالهای اخیر تحقیقات و مطالعات زیادی در این زمینه صورت گرفته است . تحقیقات تاکید زیادی بر منشا زیست شناختی و عصب شناختی در مغز دارد . در بسیاری از خانواده ها سابقه اتیسم و یا اختلالات مربوط به آن وجود داشته است که مسائل مربوط به ژنتیک و ایمن شناسی در بحث سبب شناسی مطرح می گردد. تا بحال ژن خاصی که مربوط به اتیسم باشد شناخته نشده است و پژوهشگران در مورد نقش ژنتیک در علت شناسی اتیسم اختلاف نظر دارند اما عده ای از آنها ترکیب چندین ژن را بعنوان علت اختلال مطرح می کنند . چندین نظریه در باره اتیسم مطرح شده که هیچ یک به طور دقیق اثبات نشده است . علائم اتیسم چیست ؟ بطور معمول افراد مبتلا به اتیسم حداقل نصف علائمی را که در زیر عنوان شده است ، نشان می دهند . این نشانه ها از خفیف تا شدید متغیر هستند . درموقعیت های کاملا متفاوت رفتارهایی که با سن کودک تطابق ندارد مشاهده می گردد. - اصرار به یکسانی داشته و در مقابل تغییر مقاوم هستند - مشکلات شدید تکلمی دارند - در بیان نیازها مشکل دارند و بجای استفاده از کلمات از اشارات و حرکات استفاده می کنند - کلمات و جملات دیگران را تکرار می کنند. - خنده وگریه بی دلیل داشته و یا بدون علت مشخص نگران و مضطرب می شوند. - قشقرق به پا می کنند و برای دلائلی که برای دیگران آشکار نیست شدیدا پریشان می شوند - قادر نیستند با دیگران رابطه برقرار کنند - دوست ندارند د رآغوش گرفته شوند و یا دیگران را در بغل گیرند - تماس چشمی ندارند یا تماس آنها اندک است - به روش آموزش معمول پاسخ نمی دهند - با اسباب بازی درست بازی نمی کنند - چرخیدن و تاب خوردن را خیلی دوست دارند - احساس درد کمتر یا بیشتر از حد دارند - از خطرات نمی ترسند - پر تحرک یا کم تحرک هستند - نسبت به اطرافیان واکنش عاطفی نشان نمی دهند - به صحبتها ویا صداها پاسخ نمی دهند بطوریکه بنظر می آید ناشنوا هستند اگر چه حس شنوایی سالم است - هفتاد در صد کودکان اتیسم ناتوانی هوشی دارند - در برخی از کودکان اتیستیک تواناییهای خاص وجود دارد باورهای غلط درباره اتیسم : 1- کودکان مبتلا به اتیسم هرگز ارتباط چشمی برقرار نمی کنند 2- کودکان اتیستیک نبوغ دارند 3- کودکان مبتلا به اتیسم صحبت نمی کنند 4- کودکان اتیستیک قادر به نشان دادن محبت خود نیستند 5- اتیسم یک بیماری روانی است 6- منظور از پیشرفت این کودکان یعنی اینکه کاملا شفا یابند 7- کودکان مبتلا به اتیسم نمی توانند به دیگران لبخند بزنند 8- کودکان اتیستیک تماس جسمی محبت آمیز برقرار نمی کنند ما می دانیم که این کودکان تحریکات حسی را به گونه ای متفاوت درک می کنند که موجب اشکال در ابراز محبت و برقراری ارتباط عاطفی درآنها می گردد . اما به هر حال این کودکان می توانند . در صورتیکه این کودکان را باور کنیم قادر به داد وستد عاطفی با آنها هستیم . تعدادی از روشهای درمانی – توانبخشی شامل موارد زیر هستند: - دارو درمانی - رفتار درمانی - گفتاردرمانی تهیه شده توسط: " انجمن روانپزشکی کودک ونوجوان ایران " شبکه ی مهد های الکترونیکی
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» کودکان و درد سر خواب شبانه
کودکان و دردسر خواب شبانه
بعضی از بچه ها اصلا دوست ندارند بخوابند .به همبن دلیل شبها تا جایی که
می توانند از رفتن به رختخواب طفره میروند و تا تلویزیون و چراغها خاموش
نشوند و تا همه ی اعضای خانواده را خواب نکنند به رختخواب نمی روند .کافی
است به آنها بگویید وقت خواب است تا با موج انکار مواجه شوید :
«من نمیخوام حالا بخوابم »
«خوابم نمیاد »
«چرا نمی تونم بیدار بمونم ؟»
و جر و بحث هایی از این قبیل .اما اگر بویژه کودک در سنین مدرسه باشد ،شما
نگرانید که صبح زود باید بیدار شود و برای مدرسه رفتن سرحال باشد .به این
دلیل است که گاه خواباندن کودک و باقی ماندن او در رختخواب به درد سر
تبدیل میشود .
کودکان واقعاً به چه مقدار خواب نیاز دارند ؟
به طور کلی کودکان در سنین دبستان به حد اقل 9 ساعت خواب ودرسالهای
پیش از دبستان به 10 ساعت یا بیشتر نیاز دارند .کودک اگر یک شب خواب
کافی نداشته باشد خسته و رنجور می شود حال اگر چندین شب متوالی این
روند ادامه یابد شخصیت کودک به کلی دچار تغییر شده و روند یاد گیری او کند
میشود .
چاره ی کار چیست ؟
برای اینکه بتوانید کودک خود را سر وقت بخوابانید ،باید از سنین بسیار پایین
دست به کار شوید .
بد نیست هر شب ساعتی را برای این
کار صرف کنید و در کنار او بمانید تا بخوابد .روشهای زیر را نیز میتوانید امتحان
کنید تا شاید از جدال شبانه با کودک خود رهایی یابید :
1- هر شب برنامه ی زمانی
یکسانی برای خوابیدن داشته
باشید . اگر می خواهید در آخر هفته به کودکان اجازه دهید بیشتر بیدار بمانند
،این مقدار نباید از یک ساعت بیشتر باشد .در غیر این صورت الگوی زمان
خواب و بیداری او دچار اختلال خواهد شد .
2- سعی کنید فعالیت های فیزیکی او را کمی قبل از رفتن به رختخواب
محدود کنید .اجازه ندهید فیلم ترسناک ببیند
، بازی
کامپیوتری را تعطیل کنید .
این فعالیتها تحریک کننده اند و
میل او را به خوابیدن کاهش میدهند
3-مواظب باشید مواد غذایی و نو شیدنی های کافئین دار مانند قهوه و
چای که باعث بی خوابی میشوند ، مصرف نکند .
4-داشتن برنامه منظم شبا نه برای خوردن شام ، پوشیدن لباس خواب ، دعا
کردن و مطالعه ،فضای آرام بخش و قابل پیش بینی برای کودک ایجاد می
کند سعی کنید هر یک از این کارها را هر شب در زمان معین انجام دهد .
5- زمان خواب بهترین وقت برای مطالعه ی انواع کتاب هاست .
پس از آن روی کودک را بپوشانید این کار به او احساس امنیت
می دهد . او را ببوسید
، چراغ را خاموش کرده و اتاق را
ترک نمایید .
6- اگر کودک از رختخواب بیرون آمد او را به اتاق بر گردانید و در رختخواب
بخوابانید . الان دیگر وقت خواندن یک داستان دیگر نیست اگر ناراحت است و
نمی تواند آرام بگیرد پشت او را به آرامی ماساژ دهید و با او به نرمی و با
محبت حرف بزنید . یک موسیقی آرام نیز می تواند مفید
باشد .
7-اگر کودک واقعاًواکنش نشان می دهد و دچار هیجان است ،پیش او دراز
نکشید .خوابیدن در کنار او این رفتار را تشدید می کند .برای آرام کردن چنین
کودکی کنار او دراز بکشید ولی با او صحبت نکنید .
8-اگر کودک نگران تکالیف انجام نشده نباشد ،دلشوره بازی نداشته باشد و یا
از فیلم یا تعریف های ترسناک نترسیده باشد ،و اگر یاد بگیرد قبل از رفتن به
رختخواب دعا بخواند ،مطمئناً خواب لذت بخش و راحتی خواهد داشت .
منبع :parents.com
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/6/19 :: ساعت 5:36 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
راهنمایی هائی برای برخورد با رفتارهای اختلالی راهنمایی های زیررفتارهای اختلالی در کودکان اُتیستیک و روشهای مقابله با آنها ایندرمان اختلالات طیف اتیسمزندگی با اُتیسمدرمان ، تعلیم و تربیت کودکان اتیسماتیسم چیست ؟مکیدن انگشت زمان مناسب برای درمان زمان درمان اهمیت زیادی داردزندگی با اُتیسم نگاه کلّی بزرگ کردن یک کودک اُتیستیک همراه با:درمان ، تعلیم و تربیت نگاه کلّی : برای والدین دانستن این معلل بروز اُتیسم : تا کنون هیچ علت مشخصی برای اُتیسم کشف نشدهاوتیسم autism توسط انجمن روانشناسی آمریکا مشخص شده اند . در بیما[عناوین آرشیوشده]